سفارش تبلیغ
صبا ویژن
[ و انس پسر مالک را نزد طلحه و زبیر به بصره فرستاد تا آنان را حدیثى به یاد آرد که از رسول خدا ( ص ) شنیده بود . انس از رساندن پیام سر برتافت و چون بازگشت گفت : « فراموش کردم . » امام فرمود : ] اگر دروغ میگویى خدایت به سپیدى درخشان گرفتار گرداند که عمامه آن نپوشاند [ یعنى بیمارى برص . از آن پس انس را در چهره برص پدید گردید و کس جز با نقاب او را ندید . ] [نهج البلاغه]
...ساعتارو به عقب برگردون
ســــــلام!
در ایام غم انگیز فرجه و امتحان به سر می بریم ، بنده م اصلن وقت نداشتم بیام اینجا ولی خب محض خالی نبودن عریضه و از همه مهم تر ناقص نشدن آرشیو (پست دی!) اومدیم یه چیزایی بگیم... مؤدب

دنیای درامی داریم این روزا...
مامانم خاسته تهدیدم کنه جهت درس خوندن، گفته این ترم باید پرینت کارنامه تو واسم بیاری خیلی خنده‌دار
حتمن میخاد امضا کنه "ملاحظه شد" ببرم تحویل آموزش بدم! مدرک داشتن

میگما دقت کردین موقع درس خوندن حتی گلای قالی ام خیلی جذاب میشن...من که خیلی به این موضوع اعتقاد دارم! خیلی خنده‌دار

خوشم میاد تو دوران امتحانا از هیچ اتاقی جیکم درنمیاد [بالاخص اون اتاقایی که تازه پاسی از شب یادشون میفتاد باید موزیک بذارن ورزش(!)کنن!!!]
حالا از موضوع مزخرف درس بگذریم... پوزخند

چن وقت پیش با بهاره رفته بودیم خرید ، تو ویترین یه مغازه لباس فروشی یه کیف دیدم خیلی نظرمو به خودش جلب کرد
رفتم تو به یارو گفتم این کیف قیمتش چنده؟! با تعجب گف کدوم کیف؟!
من: همون که پایینه ویترینه دیگه
اون: درحال تعجب یهو دیدش گف این خیلی گرونه هااااا خارجیه!
گفتم مهم نیس میخامش! بعد آوردش بیرون گف جدی می خاین؟! گفتم آره!
بعدش گف خانوم این کیف خودمه فروشی نیس که!!!
(همینم مونده بود اوشون منو اسکل کنه باید فکر کرد )

راستی اون سریاله بود که خیلی ناراحت بودم از پخش نشدنش ؛ دوباره شروع شد... دهنم آب افتاد

یه چیزی!
مهدیس بهم پیشنهاد داد چن صفحه از اون سررسید سرمه ای 87 رو اینجا بنویسم یکم تجدید خاطره شه ، شماهام دوس دارین نه؟!
آره دوس دارین! قاط زدم

آهنگ "شیدایی" رم خیلی دوس دارم تازه!

پ.ن1 : بدتر از اون لحظه نیس که بیش از نیمی از جزوتو گذاشته باشی واسه توی راه ، بعد ردیف اول اتوبوس نشسته باشی و راننده صدای آهنگ مهستی شو تا ته برده باشه بالا...!عصبانی شدم!

پ.ن2 : محمد رضا هدایتی یه آهنگ خونده به اسم "دلگیرم" خیـــــــلی قشنگه خدایی ش!
         هیچ وقته خدا فک نمیکردم همچین صدایی از "قبله عالم" بربیاد خیلی خنده‌دار

حرف آخر ،
           به سرنوشت بگویید اسباب بازی هایش بی جان نیستند...
            آدمند...
           می شکنند...
            آرام تر!

بعدن نوشت:
                11 دی تولد مهدیس خانوم ما بود تبریکم بهش گفتم اینجام دوبارکی میگم 
                ت.و.ل.د.ت م.و.ب.ا.ر.ک! :دی

خبر جدید نوشت:
                        "جدایی نادر از سیمین" جایزه بهترین فیلم
                        به زبان خارجی Golden Globe 2012 رو برد!
آفرین




نوشته شده توسط سارا 90/10/21:: 9:45 عصر     |     ()نظر